narcis

ساخت وبلاگ

بنام زرتشت...
 کسی چه میداند. شاید این دنیا جهنم سیاره ای دیگر است ! کافکا

v                     با توام کهنه رفیق یار شفیق"  یاد ایام قشنگی که گذشت" گوشه این دل تنگ جای  تو هست.. گر مرا یاد کنی..!    یا نکنی..! من به یادت هستم...

v                     دعایم گرچه گیرانیست.... دعایت میکنم هرشب.... نمیدانم چه میخواهی.... ازاوخواهم برای تو.... هرآنچه در دلت خواهی...!

v                     ما که در قفسیم خبر از دوست نداریم ,دلتنگ دوستیم ولی چاره نداریم!

v                     الان بیمارستانم میدونی دکتر چی میگه: میگه تا نفست نیاد زنده نمیمونی      اس ام اس دادم ببینم نفسم کجاست!

v                     یه روز دروغ به حقیقت گفت: میای بریم شنا کنیم؟ حقیقت ساده و زودباور پذیرفت ,حقیقت تا لباساشو درآورد دروغ  آنها را دزدید و فرار کرد, از آن پس   حقیقت عریان و زشت است, ولی دروغ در در لباس حقیقت زیباست...

v                     از تو ای جان دلم غافل نیست, آنچه در سینه ی من هست تو هستی  دل نیست...

v                     تو حرفت را بزن, چکار داری که باران  نمی بارد اینجا سالهاست که دیگر به قصه های هم گوش نمی دهند...  دست خودشان نیست به شرط چاقو به دنیا آمده اند! و تا پیراهنت را سیاه نبینند باور نمیکنند چیزی از دست داده باشی...

v                     لحظه هایی هست که دلم واست تنگ میشه اسم این لحظه ها رو گذاشتم "همیشه"

v                     روزی پیدا خواهد شد که شیطان فریاد خواهد کشید... اگر انسانی پیدا کنید سجده خواهم کرد!‌‌   (افلاطون)

v                     چه کنم چه کار کنم که خدا کرده جدا. از کدام باغچه بچینمت که دهد بوی ناب تو را....

v                     چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد....

v                     چوپان قصه ی ما دروغگو نبود.. او تنها بود, و از فرط تنهایی فریاد گرگ سرمیداد. افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد. و همه در پی گرگ بودند...

v                     بزن بارون که امشب مست مستم. حکایت نامه ی عشقم رو بستم.

بزن سازی بر آن چشمان مستم. بزن من تا قیامت باتو هستم.

v                     تمام طول تاریخ عبارت است جنگ دو سرباز که همدیگر را نمیشناسند و میجنگند برای دو نفر که همدیگر را میشناسند  و نمیجنگند!

v                     چندیست در نبودنت به ساعت شنی مینگرم!          اینک یک صحرا گذشته است...

v                     بهشت همیشه آنجاست که عشق در آنساکن است...                                                                 

"کاشانه ات بهشت باد بهترینم"

v                       ترکه زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا میخوام. فروشنده میگه به نام کی؟  ترکه میگه: ببخشید حواسم نبود بنام خداوند بخشنده مهربان  یه پیتزا میخوام.

v                       هروقت تو زندگی رسیدی به یه دربزرگ که یه قفل گنده داره اصلا نترس  چون اگر قرار بود باز نشه به جای در دیوار بود.   ( ویکتور هوگو )

v                       فقر گرسنگی نیست. عریانی هم نیست. فقر چیزی را نداشتن است. ولی آن چیز پول نیست. طلا و غذا هم نیست. فقر همان گرد وخاکی است که بر کتاب های فروش نرفته یک کتاب فروشی می نشیند. فقر تیغه های برنده ی ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد میکند. فقر کتیبه ی سه هزار ساله ایست که روی آن یادگاری نوشته اند. فقر همه جا سرمیکشد. فقر روز را بی اندیشه سر کردن است.   (‌دکتر شریعتی ) 

v                       برایم در ردیف کسانی هستی که به قول نیما: یادت روشنم میدارد...

v                       به ستاره هاخواهم گفت تا آن زمان که سحر میدمد بر جاده های شبت بتابند تا مسیر آرزو هایت بی نور نماند.

v                       فقر این است که کتابخانه ات کوچکتر از یخچالت باشد!

v                       موسیقی دوریت را چه کسی می سراید که صدای سکوتش همه هستی ام را فراگرفته...

v                       "هست" را اگر قدرندانی میشود "بود" و چه تلخ است "هست" کسی "بود" شود.


 

narcis...
ما را در سایت narcis دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ali narcis بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 9 آبان 1392 ساعت: 12:46

 

همه ما خودمان را چنين متقاعد مي كنيم كه زندگي بهتري خواهيم داشت اگر:

شغلمان را تغيير دهيم

مهاجرت كنيم

با افراد تازه اي آشنا شويم

ازدواج كنيم

 

فكر ميكنيم،‌ زندگي بهتر خواهد شد اگر:

ترفيع بگيريم

اقامت بگيريم

با افراد بيشتري آشنا شويم

بچه دار شويم

 

و خسته مي شويم وقتي:

مي بينيم رييسمان نمي فهمد

زبان مشترك نداريم

همديگر را نمي فهميم

مي‌بينيم كودكانمان به توجه مداوم نيازمندند

بهتر است صبر كنيم ...

 

با خود مي گوييم زندگي وقتي بهتر خواهد شد كه :

رييسمان تغيير كند، شغلمان را تغيير دهيم

به جاي ديگري سفر كنيم

به دنبال دوستان تازه اي بگرديم

همسرمان رفتارش را عوض كند

يك ماشين شيك تر داشته باشيم

بچه هايمان ازدواج كنند

به مرخصي برويم

و در نهايت بازنشسته شويم....

 

حقيقت اين است كه براي خوشبختي، هيچ زماني بهتر از همين الآن وجود ندارد.

 

اگر الآن نه، پس كي؟

 

زندگي همواره پر از چالش است.

 

بهتر اين است كه اين واقعيت را بپذيريم و تصميم بگيريم كه با وجود همه اين مسائل، شاد و خوشبخت زندگي كنيم.

 

به خيالمان مي رسد كه زندگي، همان زندگي دلخواه، موقعي شروع مي شود كه موانعي كه سر راهمان هستند، كنار بروند:

مشكلي كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كنيم

كاري كه بايد تمام كنيم

زماني كه بايد براي كاري صرف كنيم

بدهي‌هايي كه بايد پرداخت كنيم

و ...

بعد از آن زندگي ما، زيبا و لذت بخش خواهد بود!

 

بعد از آن كه همه ی اين ها را تجربه كرديم، تازه مي فهميم كه زندگي، همين چيزهايي است كه ما آن ها را موانع مي‌شناسيم

 

 

اين بصيرت به ما ياري ميدهد تا دريابيم كه جاده‌اي بسوي خوشبختي وجود ندارد. خوشبختي، خود همين جاده است..

بياييد از هر لحظه لذت ببريم.

 

براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم:

در انتظار فارغ التحصيلي

بازگشت به دانشگاه

كاهش وزن

افزايش وزن

شروع به كار

مهاجرت

دوستان تازه

ازدواج

شروع تعطيلات

صبح جمعه

در انتظار دريافت وام جديد

خريد يك ماشين نو

باز پرداخت قسط ها

بهار و تابستان و پاييز و زمستان

اول برج

پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون

مردن

تولد مجدد

و...

 

خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد.

 هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد.

 زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.

 

اكنون فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:

1. پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد..

2. برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد.

3. آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند؟

4. آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد.

 

نميتوانيد پاسخ دهيد؟ نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟

نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد..

 

 

روزهاي تشويق به پايان مي رسد! نشان هاي افتخار خاك مي گيرند! برندگان به زودي فراموش ميشوند!

 

اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:

1. نام سه معلم خود را كه در تربيت شما مؤثر بوده‌اند ، بگوييد.

2. سه نفر از دوستان خود را كه در مواقع نياز به شما كمك كردند، نام ببريد.

3. افرادي كه با مهرباني هايشان احساس گرم زندگي را به شما بخشيده‌اند، به ياد بياوريد.

4. پنج نفر را كه از هم صحبتي با آن ها لذت مي بريد، نام ببريد.

حالا ساده تر شد، اينطور نيست؟

 

افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با "ترين‌ها" ندارند، ثروت بيشتري ندارند، بهترين جوايز را نبرده‌اند ....

 

آنها كساني هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هايي كه در همه ی شرايط، كنار شما مي مانند ...

 

كمي بيانديشيد. زندگي خيلي كوتاه است.

 شما در كدام ليست قرار داريد؟ نمي دانيد؟

اجازه دهيد كمكتان كنم.

 
شما در زمره ی مشهورترين نيستيد...، 
 
 
 
شما از جمله كساني هستيد كه براي در ميان گذاشتن  اين پيام در خاطر من بوديد

 

narcis...
ما را در سایت narcis دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ali narcis بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت: 16:01

آنچه را گذشته است فراموش كن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فكر كن
هیچكس را تمسخر مكن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
خود برای خود، زن انتخاب كن
به شرر و دشمنی كسی راضی مشو
تا حدی كه می‌توانی، از مال خود داد و دهش نما
كسی را فریب مده تا دردمندنشوی
از هركس و هرچیز مطمئن مباش
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

سپاس دار باش تا لایق نیكی باشی
با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
راستگو باش تا استقامت داشته باشی
متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
معروف باش تا زندگانی به نیكی گذرانی
دوستدار دین باش تا پاك و راست گردی
مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتی شوی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
روح خود را به خشم و كین آلوده مساز
هرگز ترشرو و بدخو مباش

در انجمن نزد مرد نادان منشین كه تو را نادان ندانند
اگر خواهی از كسی دشنام نشنوی كسی را دشنام مده
دورو و سخن چین مباش، نزدیك انجمن دروغگو منشین
چالاك باش تا هوشیار باشی

سحر خیز باش تا كار خود را به نیكی به انجام رسانی
اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری
با هیچكس و هیچ آیینی پیمان شكنی مكن كه به تو آسیب نرسد
مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشك پرباد است
و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی‌ماند

narcis...
ما را در سایت narcis دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ali narcis بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 9 آبان 1392 ساعت: 13:41